دانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Effect of ascorbic acid on germination and activities of antioxidant enzymes of deteriorated safflower Goldasht cultivar seedsتأثیر اسید آسکوربیک بر جوانهزنی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در بذرهای زوال یافته گلرنگ رقم گلدشت112250310.22124/jms.2017.2503FAنسرینبهاروندگروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجانبتولمهدویدانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان- گروه زراعت و اصلاح نباتاتمریمدهجی پور حیدر آبادیدانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان.Journal Article20160123In order to study the effect of ascorbic acid on germination and some physiologic characteristics of aged safflower an experiment was conducted as factorial arrangement in completely randomized design with three replications. Non-aged and aged (40 °C for 4, 6, 8 and 10 d) seeds of safflower were subjected to priming with ascorbic acid at concentrations of 0, 0.28 and 0.56 mM. In this research germination percentage and rate, seedling vigour, shoot and root length, shoot and root dry weight, malondialdehyde, catalase activity, superoxide dismutase activity and protein content measured. The results showed that germination and seedling growth decreased with aging increment. In all levels of aging, germination percentage and rate, shoot and root length, shoot and root dry weight increased at 0.28 mM ascorbic acid than other concentrations. Accelerated aging not only resulted in increased malondialdehyde, but also in decreased catalase activity, superoxide dismutase activity and protein content. Priming with 0.28 mM ascorbic acid decreased malondialdehyde after 12 hours imbibition, whereas increased catalase activity, superoxide dismutase activity and protein content under aging. The results suggest that aged safflower seeds priming with 0.28 mM ascorbic acid improves the germination and seedling growth by reducing membrane peroxidation and increasing the activities of catalase and superoxide dismutase enzymes after 12 hours imbibitionبه منظور بررسی تأثیر اسید آسکوربیک بر جوانهزنی و ویژگیهای فیزیولوژیک بذرهای زوال یافته گلرنگرقم گلدشت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. بذرهای بدون زوال و زوال یافته گلرنگ (نگهداری در دمای 40 درجه سانتیگراد به مدت 4،6، 8 و 10 روز) با غلظتهای 0، 28/0 و 56/0میلی مولار اسید آسکوربیک پیش تیمار شدند. در این پژوهش صفات درصد و سرعت جوانهزنی، بنیه گیاهچه، طول ساقهچه و ریشهچه، وزن خشک ساقهچه و ریشهچه، میزان مالون دی آلدئید، فعالیت آنزیمهای کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و میزان پروتئین اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با افزایش زوال جوانهزنی و رشد گیاهچه کاهش یافت. در تمامی سطوح زوال، غلظت 28/0 میلی مولار اسید آسکوربیک سرعت جوانهزنی، بنیه گیاهچه، طول ساقهچه و ریشهچه و وزن خشک ساقهچه و ریشهچه را نسبت به سایر غلظتها افزایش داد. زوال میزان مالون دی آلدئید را افزایش داد ولی فعالیت آنزیمهای کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و میزان پروتئین را کاهش داد. در تمامی سطوح زوال، اسید آسکوربیک 28/0 میلی مولار سبب کاهش میزان مالون دیآلدئید بعد از 12 ساعت آبگیری شد، در حالیکه فعالیت کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و میزان پروتئین را افزایش داد. نتایج این آزمایش نشان داد غلظت 28/0میلی مولار اسید آسکوربیک در بذرهای زوال یافته گلرنگ توانست جوانهزنی و رشد گیاهچه را با کاهش پراکسیداسیون غشاء و افزایش فعالیت آنزیم کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز بعد از 12 ساعت آبگیری بهبود بخشددانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Effect of water stress on maternal plant during seed development on seed vigor of Dragon’ head (Lallemantia iberica) and Lady’s mantle (Lallemantia royleana( drought and salinity stress tolerance at germination stageتاثیر تنش رطوبتی بر پایه مادری در زمان تشکیل بذر بر بنیه بذر بالنگو شهری (Lallemantia iberica) و بالنگو شیرازی (Lallemantia royleana) و مقاومت به تنش شوری و خشکی در مرحله جوانهزنی1326250410.22124/jms.2017.2504FAآرزوپراوردانشگاه شاهدسعیدهملکی فراهانیدانشگاه شاهدعلیرضارضازادهدانشگاه شاهدJournal Article20150611Moisture stress during seed development can affect on seed vigor. Effect of water stress during seed development of Balngu Shahri and Balngu Shirazi was evaluated factorialy as completely randomized design in three replications under salt and drought stress. Salt stress induced by sodium chloride and drought stress induced by polyethylene glycol in osmotic potentials of 0, -0.2, -0.4, -0.6, -0.8, -1.0 and -1.2 MPa. Initial vigor tested by standard germination test. Water stress on the mother plant, decrease thousand seed weight in both species, significantly increased germination percentage and mean germination time and the percentage of mucilage in the Shahri such as Shiraz seed. Results showed germination percentage of Shahri and mean germination time also mucilage of Shirazi increased by water stress during seed development. By comparing the two species examined in this study germination percentage and mean germination time of Shirazi increase under drought stress, however Shahri germination increased under salinity stressتنش رطوبتی اعمال شده در دوره رشد بذر بر پایه مادری میتواند بنیه بذر را متاًثر سازد. اثر تنش رطوبتی در زمان تشکیل بذر بر بنیه بذر بالنگو گونههای شهری و شیرازی تحت تنش شوری و خشکی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار ارزیابی شد. به منظور ایجاد تنش شوری و خشکی از کلریدسدیم و پلیاتیلنگلیکول 6000 (با پتانسیل اسمزی 0، 2/0-، 4/.-، 6/0-، 8/0-، 0/1- و 2/1- مگاپاسکال) استفاده شد. در این تحقیق صفات درصد، سرعت و متوسط زمان جوانهزنی، وزن هزار بذر و درصد موسیلاژ بذر اندازهگیری شدند. بنیه اولیه بذرها با آزمون جوانهزنی استاندارد ارزیابی شد. تنش رطوبتی اعمال شده بر گیاه مادری منجر به کاهش وزن هزار بذر هر دو گونه، افزایش معنیدار درصد و سرعت جوانهزنی در گونه شهری و متوسط زمان جوانهزنی و درصد موسیلاژ بذر در گونه شیرازی شد. اعمال تنش خشکی در مرحله جوانهزنی بر بذرهای تنشدیده گونه شیرازی منجر به افزایش جوانهزنی و متوسط زمان جوانهزنی و اعمال تنش شوری در مرحله جوانهزنی بر بذرهای تنش دیده گونه شهری باعث افزایش جوانهزنی و متوسط زمان جوانهزنی شد. با مقایسه دو گونه گیاهی مورد بررسی در این تحقیق بذرهای تنشدیده گونه شیرازی نسبت به گونه شهری به ترتیب از جوانهزنی و متوسط زمان جوانهزنی بیشتری در شرایط تنش خشکی برخوردار بود. در حالی که بذرهای تنش دیده گونه شهری جوانهزنی بیشتر و متوسط زمان جوانهزنی کمتری در شرایط تنش شوری از خود نشان داد.دانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Breaking seed dormancy and improve germination of four medicinal species of apiaceae by gibberellic acid and prechilling treatmentsشکستن خواب و بهبود جوانهزنی بذر چهار گونه گیاه دارویی از تیره چتریان تحت تأثیر تیمارهای اسید جیبرلیک و سرمادهی2738250510.22124/jms.2017.2505FAحمیدشریفیدانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده کشاورزی، گروه زراعتالماسنعمتیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه باغبانی، جهاد دانشگاهی کرمانشاهمحمدگردکانهاستادیار، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاهJournal Article20151130Apiaceae plants are one of the most important plant families due to high medicinal and economic importance. Existence seed dormancy in this family is one of major obstacles for cultivation and domestication of them. This research was performed to determine the best treatment for breaking seed dormancy and improve germination four key medicinal species seeds of apiaceae family including <em>Ferula assafoetida, Ferula gummosa, Kelussia odoratissma </em>and <em>Carum carvi </em>L<em>.</em> For each specie has been studied 14 treatment including control, prechilling for 10, 20, 30, 40, 50, 70, 90 days, gibberellic acid 200, 400, 600, 800 ppm, integrated treatment gibberellic acid 400 ppm with cold 30 and 70 days in a completely randomized design with four replications. The results showed that four species found significant differences compared to the control by increasing time of cold, density of gibberellic acid, germination percent, germination rate, radicle length<strong>,</strong> plumule length and seed vigor. Integrated treatment cold 70 days with gibberellic acid 400 ppm were the best treatment for breaking seeds dormancy of <em>Ferula assafoetida </em>(88%),<em> Ferula gummosa </em>(95%),<em> Kelussia odoratissa</em> (87%),also cold treatment 90 days, the best treatment for breaking seeds dormancy <em>Carum carvi </em>L. (87%). According to the results, gibberellic acid treatment could be replaced part of cold needs for breaking seed dormancy, however, it is possible, four species seeds have physiological dormancy typeگیاهان تیره چتریان به دلیل اهمیت دارویی و اقتصادی بالا، یکی از مهمترین تیرههای گیاهی محسوب میشوند. وجود خواب در بذر گیاهان این تیره یکی از موانع عمده جهت کشت و اهلی کردن آنها میباشد. این پژوهش به منظور تعیین بهترین تیمار جهت شکستن خواب در بذر چهار گونه دارویی مهم از تیره چتریان شامل آنغوزه (<em>Ferula assafoetida</em>)، باریجه (<em>Ferula gummosa</em>)، کرفس کوهی (<em>Kelussia odoratissma</em>) و زیره سیاه (<em>Carum carvi</em> L.) انجام گرفت. بدین منظور برای هر گونه 14 تیمار شامل شاهد، سرمادهی مرطوب در مدت زمانهای 10، 20، 30، 40، 50، 70 و 90 روز، جیبرلیک اسید 200، 400، 600 و 800 پیپیام، تیمار تلفیقی جیبرلیک اسید 400 پیپیام به همراه سرمادهی 30 و 70 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هر چهار گونه با افزایش مدت زمان سرمادهی و افزایش غلظت جیبرلیک اسید، درصد و سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ساقهچه و شاخص بنیه بذر بهبود و نسبت به شاهد تفاوت معنیداری پیدا کردند. تیمار تلفیقی سرمادهی 70 روز به همراه جیبرلیک اسید 400 پیپیام بهترین تیمار برای شکستن خواب بذرهای آنغوزه (88 درصد)، باریجه (95 درصد) و کرفس کوهی (87 درصد)، همچنین تیمار سرمادهی 90 روز بهترین تیمار برای شکستن خواب بذرهای زیره سیاه (87 درصد) بودند. با توجه به نتایج بدست آمده و نظر به اینکه تیمار جیبرلیک اسید توانست جانشین بخشی از نیاز سرمای جهت شکستن خواب شود، میتوان نتیجه گرفت که بذرهای مورد مطالعه دارای درجات مختلفی از خواب فیزیولوژیکی میباشنددانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Determination of optimum concentration and time of Stevia (Stevia rebuadiana Bertoni) seed priming by Seleniumتعیین غلظت و مدت زمان مطلوب پرایمینگ بذر استویا (Stevia rebaudiana Bertoni) با عنصر سلنیوم3951250610.22124/jms.2017.2506FAمهدیعقیقی شاهوردیدانشگاه شاهدحشمتامیدیدانشگاه شاهدJournal Article20160129Selenium is an essential nutrient, but its role in the plants need more research. For this purpose a factorial experiment in a completely randomized design with three replications was carried in the Shahed University of Tehran in 2015. The first factor was different concentrations of Selenium (0, 0.5, 1, 1.5 and 2 percent) and the second factor of priming time (0, 8, 16, 24 and 32 hours). The results indicate that the effect of the concentration and priming time was significant on germination percentage, germination rate, mean daily germination, germination uniformity, germination value, seedling length and vigor index. The interaction of concentration in priming time had a significant effect on the level of one percent on traits of germination rate, mean time germination, daily germination rate, germination uniformity and seedling length. With increasing concentrations of selenium from 0 to 2%, were observed significant increases in germination percentage, germination rate, mean daily germination, germination value, and seed vigor index. So that the highest average traits observed in concentrations of 2% and lowest in 0%. The highest germination rate in priming for 8 and 24 hours in concentration of 2% with an average of 4.50 and 4.33 seeds per day, respectively. With increase of priming time increased germination uniformity and seed vigor and highest average of two traits was 24 and 32 hours priming. Generally, priming with 2% concentration for 24 hours had significantly increased germination index and seed vigor of Stevia. سلنیوم یک عنصر غذایی ضروری است، ولی نقش آن در گیاهان نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. به همین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی در سه تکرار در سال 1394 در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد تهران اجرا شد. عوامل آزمایش غلظتهای مختلف سلنیوم (صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد) و زمانهای مختلف پرایمینگ (صفر، 8، 16، 24 و 32 ساعت) بودند. نتایج حاکی از آن است که اثر غلظت و مدت زمان پرایمینگ بر صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، یکنواختی جوانهزنی، ارزش جوانهزنی، طول گیاهچه و شاخص بنیه بذر معنیدار بود. همچنین اثر متقابل غلظت در مدت زمان پرایمینگ بر صفات سرعت جوانهزنی، متوسط زمان جوانهزنی، سرعت جوانهزنی روزانه، یکنواختی جوانهزنی و طول گیاهچه معنیدار شد. با افزایش غلظت سلنیوم از صفر به 2 درصد، افزایش معنیداری در میانگین صفات درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، ارزش جوانهزنی و بنیه بذر مشاهده شد به طوری که بالاترین میانگین صفات، در غلظت 2 درصد و کمترین میانگین در غلظت صفر درصد بود. بالاترین سرعت جوانهزنی در پرایمینگ بذر به مدت 8 و 24 ساعت در غلظت 2 درصد با میانگین 50/4 و 33/4 بذر در روز بدست آمد. با افزایش زمان پرایمینگ بذر صفات یکنواختی جوانهزنی و بنیه بذر افزایش یافت و بیشترین میانگین این دو صفت در تیمارهای 24 و 32 ساعت پرایمینگ بود. به طور کلی پرایمینگ بذر با غلظت 2 درصد و به مدت 24 ساعت باعث افزایش معنیدار شاخصهای جوانهزنی و شاخص بنیه بذر استویا گردیددانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Effects of cold stratification and plant growth regulators on seed germination of Iranian horned poppy (Glaucium corniculatum)اثر چینهسرمایی و تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر جوانهزنی بذر شقایق ایرانی (Glaucium corniculatum)5361250710.22124/jms.2017.2507FAکاظمبشیریبخش علوم باغبانی دانشگاه شیرازابوالفضلجوکاراستادیار بخش علوم باغبانی دانشگاه شیرازاکبرکرمیبخش علوم باغبانی دانشگاه شیرازJournal Article20150928Toward overcoming the seed germination problem of Iranian poppy, three experiments with a completely randomized design were conducted. The first experiment consisted of 5 <sup>◦</sup>C cold stratification (10, 20, 30, 40, 50, 60, 70, 80, 90 & 100 days). The second experiment was composed of gibberellic acid (100, 150, 200, 250, 300, 350, 400, 450 & 500 mg/L), benzyl adenine (0, 25, 50, 100 & 200 mg/L) and strigolactones (0, 0.01, 0.1 & 1 mg/L). The third experiment was combined of the first and second experiments’ best treatments including 50 mg/L benzyl adenine + 100 mg/L gibberellic acid, 200 mg/L benzyl adenine + 400 mg/L gibberellic acid, 100 mg/L benzyl adenine + cold stratification at 5 <sup>◦</sup>C for 60 days and 100 mg/L gibberellic acid + cold stratification at 5 <sup>◦</sup>C for 60 days. Results of the first experiment showed that highest mean daily, rate and germination percentage was observed in 30, 60 and 70 days of cold stratification respectively, with amounts of 1.86, 3.4 and 81 percent. Results of the second experiment revealed that gibberellic acid had significant impacts on seed germination, in comparison with control, benzyl adenine and strigolactone. The maximum seed germination was observed using 100 mg/L of gibberellic acid. The third experiment demonstrated that combination of 100 mg/L gibberellic acid with cold stratification at 5 <sup>◦</sup>C for 60 days increased germination percentage (81.25%), germination rate (5.23) and mean daily germination (1.35) for ten times, though its main effect could be attributed to 60 days of coldبرای حل مشکل جوانهزنی بذرهای شقایق ایرانی، سه آزمایش با طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. آزمایش اول شامل چینهسرمایی 5 درجه سلسیوس (10، 20، 30، 40، 50، 60، 70، 80، 90 و 100 روز) بود. آزمایش دوم در بردارنده تیمارهای اسید جیبرلیک (0، 100، 150، 200، 250، 300، 350، 400، 450 و 500 میلیگرم در لیتر)، بنزیلآدنین (0 ، 25، 50، 100 و 200) و استریگولاکتون (0، 01/0، 1/0 و 1 میلیگرم در لیتر) بود. آزمایش سوم ترکیبی از بهترین تیمارهای آزمایش اول و دوم شامل 100 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک + 50 میلیگرم در لیتر بنزیلآدنین، 400 میلیگرم در لیتر اسیدجیبرلیک + 200 میلیگرم در لیتر بنزیلآدنین، 100 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک + چینهسرمایی 60 روزه و 100 میلیگرم در لیتر بنزیلآدنین + چینهسرمایی 60 روزه بود. نتایج آزمایش اول با اختلاف معنیدار نسبت به شاهد نشان داد بیشترین میانگین روزانه، سرعت و درصد جوانهزنی به ترتیب در تیمارهای 30، 60 و 70 روز چینهسرمایی با مقادیر 86/1 و 4/3 و 81 درصد است. نتایج آزمایش دوم نشان داد اسید جیبرلیک تأثیر معنیداری بر جوانهزنی بذر در مقایسه با تیمارهای شاهد، بنزیلآدنین و استریگولاکتون دارد. حداکثر جوانهزنی بذرها با کاربرد 100 میلیگرم در لیتر اسیدجیبرلیک بدست آمد. آزمایش سوم نشان داد ترکیب تیمارهای چینهسرمایی 60 روزبا 100 میلیگرم در لیتر اسیدجیبرلیک در مقایسه با کاربرد تنهای 100 میلیگرم در لیتر اسیدجیبرلیک شاخصهای درصد (25/81%)، سرعت (23/5) و میانگین جوانهزنی روزانه (35/1) را ده برابر افزایش داده است، که میتوان تأثیر اصلی آن را به 60 روز سرما نسبت داد.دانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Effect of Seed Priming Duration with Different Levels of Calcium Chloride on Germination and SeedlingVigourfrom the Seeds with Different Weights in Peanut (ArachisHypogaeaL),Variety North Carolina 2 (NC2)اثر مدت زمان پیشتیمار بذر با سطوح مختلف کلرید کلسیم بر جوانهزنی و بنیه گیاهچه حاصل از بذور با وزنهای مختلف در بادام زمینی(ArachishypogaeaL.)رقم نورث کارولینا2 (NC2)6375250810.22124/jms.2017.2508FAسیده فاطمهنورحسینیباشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایرانپروانهراهداریاستادیار گروه علوم گیاهی، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایرانبابکباباخانیاستادیار گروه علوم گیاهی، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایرانJournal Article20160331The effect of seed weight, CaCl<sub>2</sub> concentration and priming durationon germination index and seed vigour of peanutsvariety North Carolina 2 (NC2)was evaluated in the laboratory of Plant Sciences of Islamic Azad University, Tonkabon branch in 2014. Osmotic priming was performed in a factorial experiment in the form of randomized complete block design with 3 replications. First factor was seed weight with 2 levels (large and medium), second factor CaCl<sub>2</sub> was in 4 concentration (0, 0.3, 0.6, 0.9 %) and third factor priming time was in 4 levels (30, 60, 90 and 120 minutes). Results showed that large seeds had the maximum mean in terms of germinationpresentage and seedling vigour. The effect of CaCl<sub>2</sub> showed that the increasing concentration to 0.3% was increase in the germination percentage, mean daily germination and seedling vigour indexes (lenghth and weight). Maximum germination speed, coefficient of uniformity of germination and cotyledon dry weight was in CaCl<sub>2</sub>0.6%. The maximum mean germination speed and mean germination time was in medium seed treated with CaCl<sub>2</sub>0.9%.Effect of priming durationshowed that maximum mean germination speed and coefficient of uniformity of germination was in 90 minutes. The maximum germination presentage, mean daily germination, mean germination speed, mean germination time and seedling vigour indexes were obtainedin 120 minutes primingبه منظور بررسی اثرات وزن بذر،مقدار کلرید کلسیم و مدت زمان پیشتیمار بذر بر ویژگیهای مرتبط به جوانهزنی و بنیه گیاهچه بادامزمینی رقم نورث کارولینا 2 (NC2) آزمایشی در سال 1393 در آزمایشگاه علوم گیاهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن انجام گرفت. آزمون پیشتیمار اسمزی با استفاده از آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول وزن بذربادو سطح متوسط و درشت، عامل دوم غلظتکلرید کلسیم در چهار سطح (0، 3/0، 6/0 و 9/0درصد) و عامل سوم مدت زمان پیشتیمار بذر در چهار سطح (30، 60، 90 و 120 دقیقه) بودند.نتایج نشان داد که بذرهای درشت دارای بیشترین میانگینها از لحاظ درصد جوانهزنی و بنیه گیاهچه بودند. افزایش غلظت کلرید کلسیم به 3/0 باعث افزایش شاخصهای درصد جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، شاخص بنیه وزنی و طولی گیاهچه گردید. همچنین بیشترین مقادیر سرعت جوانهزنی، ضریب یکنواختی جوانهزنی و وزن خشک کوتیلدون در غلظت 6/0 درصد کلرید کلسیم مشاهده گردید. بیشترین میانگین سرعت جوانهزنی و متوسط زمان جوانهزنی در بذرهای متوسط تیمار شده در کلرید کلسیم 9/0 درصد بدست آمد. اثر مدت زمان پیشتیمار نیز حاکی از آن بود که مدت 90 دقیقه پیشتیمار بیشترین میانگین سرعت جوانهزنی وضریب یکنواختی جوانهزنی و مدت زمان 120 دقیقه پیشتیمار بیشترین درصد جوانهزنی، متوسط جوانهزنی روزانه، میانگین سرعت جوانهزنی، متوسط زمان جوانهزنی، شاخص بنیه طولی و وزنی گیاهچه را به همراه داشت.دانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Effects of plant growth promoting rhizobacteria and seed priming by salicylic acid on seed germination ceriteria of okra (Abelmoschus esculentus L. Basenti) under different temperaturesتأثیر باکتریهای محرک رشد و پیشتیمار اسید سالیسیلیک بر شاخصهای جوانه زنی بذر بامیه (.Abelmoschus esculentus L) رقم بسنطی در دمای پایین7793250910.22124/jms.2017.2509FAسمیهبهادریدانشگاه محقق اردبیلیبهروزاسماعیل پوردانشگاه محقق اردبیلیاحمدجوادیدانشجوی دکتری دانشگاه محقق اردبیلیسرورخرم دلدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20160318In order to investigate the effects of plant growth promoting rhizobacteria and seed priming by salicylic acid on germination and seedling growth charecteristic of okra (<em>Abelmoschus esculentus</em> L Basenti.) in different temperatures an experiment was conducted as factorial layout based on a completely randomized design with four replications at laboratory of the Postharvest Physiology, College of Agriculture, Mohaghegh Ardabili University during 2014. Treatments consisted four temperatures ( 10, 15, 20 and 25°C) and different strains of <em>Pseudomonas putida</em> (1, 10, 19 and 150), <em>Pseudomonas fluorescence</em> (69, 159), combined treatment (10 + 159 strains) and control (without inoculation) and seed priming with five concentrations of salicylic acid (0, 0.05, 0.1, 0.5, and 1 mM). Result indicated that by decreasing temperature, germination and seedling growth parameters of Okra seeds were reduced and the best temperature for seed germination was observed in 25 °C. On the other hand, inoculation with plant growth promoting rhizobacteria led to significant increase in germination characteristic of okra seeds under different temperature regims such as stem length, seedling height, seedling dry weight, seedling vigor indices. <em>Pseudomonas</em> <em>putida</em> strain 150 and 69 strain of <em>Pseudomonas</em> fluorescent had the greatest effect on germination characteristics of okra seeds under low temperature compared to control. Seed priming by salicylic acid increased all germination and seedling growth characteristics such as seed germination percentage, germination rate, radicle and plumule lengths, plumule and seedling dry weights and length and weight vigor indices under low temperature stress. Seed priming with 0.1 and 0.5 mM concentrations of salicylic acid were more efficient for improvement of seed germination and seedling growth parameters under low temperature stress.به منظور بررسی اثر باکتریهای محرک رشد و پیشتیمار اسید سالیسیلیک بر شاخصهای جوانه زنی و رشد گیاهچه بامیه رقم بسنطی در دماهای متفاوت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی پس از برداشت کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف دما (10، 15 و 25 درجه سانتیگراد) و سویههای مختلف باکتریهای محرک رشد (سویههای 1، 10، 19 و 150 باکتریسودوموناس<em> پوتیدا</em>، سویههای 69 و 159 باکتریهای <em>سودوموناس فلورسنت</em>، تیمار تلفیقی سویه 19 باکتری <em>سودوموناس پوتیدا</em> و سویه 159 باکتری <em>سودوموناس فلورسنت</em> و شاهد (بدون تلقیح)) و پیشتیمار بذر با غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک (0، 05/0، 1/0، 5/0 و 1 میلیمولار) بود. در این پژوهش شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که با کاهش دما شاخصهای جوانهزنی و رشد گیاهچه بامیه کاهش یافت و بهترین دما برای جوانهزنی بامیه 25 درجه سانتیگراد بود. از سوی دیگر تلقیح بذرها با باکتریهای محرک رشد سبب افزایش معنیدار شاخصهای جوانهزنی بامیه در دماهای متفاوت شد. بطوریکه سویه 150 از باکتری <em>سودوموناس پوتیدا</em> و سویه 69 باکتری <em>سودوموناس فلورسنت</em> بیشترین تأثیر را بر ویژگیهای جوانهزنی تحت تنش دمای پایین در مقایسه با شاهد نشان داد. همچنین پیشتیمار بذر بامیه با اسید سالیسیلیک سبب افزایش معنیدار تمامی صفتهای اندازهگیری شده بامیه اعم از درصد و سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، وزن خشک ساقهچه و گیاهچه، شاخصهای طولی و وزنی قدرت در دماهای متفاوت شد. کاربرد پیشتیمار با غلظت 1/0 و 5/0 میلیمولار اسید سالیسیلیک برای بهبود شاخصهای جوانهزنی بذر بامیه تحت تنش دمای پایین مطلوبتر است.دانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Evaluation of germination process, storage reserve loss and transform rate of peanut (Arachishypogaea L.), variety North Carolina 2 (NC2) seeds produced in three fieldبررسی روند جوانهزنی، میزان مصرف و تبدیل مواد ذخیره شده بذرهای بادام زمینی (Arachishypogaea L.) رقم نورث کارولینا 2 (NC2) تولید شده در سه مزرعه95111251010.22124/jms.2017.2510FAسید علینورحسینیباشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایرانمحمدنقیصفرزادهدانشیار گروه زراعت، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایرانسید مصطفیصادقیدانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایرانJournal Article20160411In order to evaluate the germination process, storage reserve loss and transform rate of peanut seeds produced in three was fieldusedstandard germination test.This study was performed in agronomy laboratory of Rasht branch Islamic Azad University. The test was performed using factorial experiment with randomized complete block design in 3 replications. First factor was seed production region in 3 levels (<em>Noghredeh</em>, <em>Amshal</em> and <em>Bandar-Kiyashahr</em>) and second factor was seed size in 3 levels (large, medium and small).The studied characteristics were including:cumulative germination percentage, germination rate, germination uniformity, radicle length, hypocotyl length, plumule length, seedling length, radicle/plumule ratio, seedling fresh water, storage reserve loss rate, storage reserve transform rate and seedling vigour index. Results indicated that the maximum cumulative germination percent (86.67 percent)was achieved in seeds produced in Amshal field. With reaching the final days of germination, difference between treatments according to seedling length traits was low and not significant at the end of the day.The maximum mean radicle length was obtained in Amshal seeds. In all seed production fields of peanut, large seed showed maximum seedling fresh weight(5.5 gr). Also in this test, the simple effect of peanut production region and Interaction of peanut production region in seed size were significant on seedling vigour of peanut. Maximum seedling vigour(1467.41)was obtained from large seeds produced in the region Amshal. The main effect of treatment showed that there was maximum storage reserve loss rate in seeds produced in Amshal field (61.94 percent) and small seeds(63.38 percent). The Maximum storage reserve transform rate(55.170 percent)was observed in small seeds produced in Amshal field.In general, large seeds produced in Amshal region had better qualityبه منظور بررسی روند جوانهزنی، میزان مصرف و تبدیل مواد ذخیره شده بذرهای بادام زمینی تولید شده در سه مزرعه از آزمون جوانهزنی استاندارد استفاده شد. این مطالعه در آزمایشگاه زراعت دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت انجام شد. این تحقیق با استفاده از یکآزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد.خصوصیات مورد بررسی عبارت بودند از:درصد تجمعی جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، یکنواختی جوانهزنی، طول ریشهچه، طول هیپوکوتیل، طول ساقهچه، طول گیاهچه، نسبت طولریشهچه به ساقهچه، وزن تر گیاهچه، میزان مصرف مواد ذخیره بذر، میزانتبدیلموادذخیرهشدهبذر و شاخص بنیه گیاهچه.فاکتور اول مزرعه تولید بذر در سه سطح (نقرهده و امشل و بندر کیاشهر) و فاکتور دوم نیز اندازه بذر در سه سطح (بزرگ، متوسطو کوچک) در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که بیشترین جوانهزنی تجمعی (67/86 درصد) در بذر تولید شده در مزرعه امشل بدست آمد. با رسیدن به روزهای آخر جوانهزنی تفاوت بین تیمارهای مختلف از لحاظ صفات طولی گیاهچه کم شد و در روز آخر عدم معنیداری را نشان داد. در کلیه مزارع تولید بذر بادام زمینی بذرهای درشت همواره وزن تر گیاهچه (5/5 گرم) بیشتری را نشان دادند. همچنین در این آزمون اثر مزرعه تولید بادام زمینی در اندازه بذر بر بنیه گیاهچههای بادام زمینی معنیدار بود که بیشترین بنیه گیاهچه (47/1461) از بذرهای درشت تولید شده در مزرعه امشل بدست آمد.اثر اصلی تیمارها نشان داد که بیشترین میزان مصرف مواد ذخیره شده در بذرهای تولید شده در مزرعه امشل (94/61 درصد)و بذرهای کوچک(38/63 درصد)وجود داشت. بیشترین میزانتبدیلموادذخیرهشده(170/55 درصد)بذر نیز در بذرهای کوچک تولید شده در مزرعه امشل مشاهده شد.به طورکلی بذرهای درشت تولید شده در منطقه امشل دارای کیفیت بالاتری بودنددانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122The assessment of seed priming effect on quantitative and qualitative yield of different sugar beet cultivarsبررسی تأثیر پیشتیمار بذر بر عملکرد کمّی و کیفی ارقام مختلف چغندرقند113123251110.22124/jms.2017.2511FAعادلپدرامبخش تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ارومیه، ایرانمهدیتاجبخشاستاد گروه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیهداریوشفتح ا... طالقانیهیات علمی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانمهدیقیاسیاستادیار گروه زراعت دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیهJournal Article20161011<span style="left: 178px; top: 474.416px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.03418);">Seed pretreatment (priming) is one of the common methods of water absorption for increase the </span><span style="left: 156px; top: 494.217px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.03539);">efficiency of seed in minimizing of adverse effects of water stress that is main obstacle in </span><span style="left: 156px; top: 514.017px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(0.980245);">germination, seedling establishment and achieve to ideal crop yield. To Evaluation the effects of </span><span style="left: 156px; top: 533.816px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.0277);">different seed priming treatments on the quantity and quality of two sugar beet cultivars an </span><span style="left: 156px; top: 553.617px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.02503);">experiment was carried out as factorial based on The Randomized Complete Block Design (RCBD) </span><span style="left: 156px; top: 573.417px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.01315);">with three replications in the Agriculture and Natural Resources Research Center of West Azarbaijan </span><span style="left: 156px; top: 593.417px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.01783);">province in 2015. Cultivar factor with 2 levels (Ekbatan and 7233) and seed priming with five levels </span><span style="left: 156px; top: 613.017px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(0.998099);">(including hardening, nano priming and priming with pigeon manure extract, hydropriming and </span><span style="left: 156px; top: 632.816px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.02132);">control) were studied. Root yield, plant number, sugar content, K, Na, N, alkalinity, sugar yield, raw </span><span style="left: 156px; top: 652.816px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.01885);">juice purity, molasses sugar and dray matter traits were measured and assessed. Analysis of variance </span><span style="left: 156px; top: 672.417px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.02527);">results indicated that there is significant difference between different priming levels in terms of root </span><span style="left: 156px; top: 692.417px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.00476);">yield, plant number, sugar yield and content, molasses sugar, dry matter and alkalinity traits. The </span><span style="left: 156px; top: 712.217px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.01692);">interaction of two studied factors (cultivar×priming) was not significant. Also the results showed the </span><span style="left: 156px; top: 732.017px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.04526);">significant effect of the cultivar factor on raw juice purity, molasses sugar and dry matter traits. In </span><span style="left: 156px; top: 751.817px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(1.03217);">general, it can be stated that water used in prime environment can be considered as one of the main </span><span style="left: 156px; top: 771.616px; font-size: 17.2633px; font-family: serif; transform: scaleX(0.997494);">reasons for superiority of treatments in terms of final yield. </span>کی از روشهای رایج آبگیری برای افزایش کارایی بذر در به حداقل رساندن اثرات سوء تنش آبی که مانع اصلی در جوانهزنی، استقرار گیاهچه و رسیدن به حد مطلوب عملکرد گیاهان زراعی میباشد، پیشتیمار کردن بذر (پرایمینگ) است. در این مطالعه به منظور بررسی تأثیر فاکتور رقم و روشهای مختلف پرایمینگ بذر بر عملکرد کمّی و کیفی چغندرقند، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی طی سال زراعی 1394 انجام گرفت. عامل رقم در دو سطح (اکباتان و 7233) و عامل پرایمینگ بذر در پنج سطح (شامل هاردنینگ، پرایمینگ با کود نانو، هیدروپرایمینگ، پرایمینگ با کود کبوتری و بدون پرایمینگ) مطالعه شدند. صفات عملکرد ریشه، تعداد بوته در واحد سطح، درصد قند، سدیم، پتاسیم و نیتروژن، آلکالیته، عملکرد قند، خلوص شربت خام، درصد قند ملاس و مقدار ماده خشک اندازهگیری شده و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات حاکی از آن بود که بین سطوح مختلف پرایمینگ از لحاظ صفات عملکرد ریشه، تعداد بوته، درصد و عملکرد قند، درصد قند ملاس، مقدار ماده خشک و ضریب قلیائیت اختلاف معنیدار وجود دارد. اثر متقابل بین دو عامل مورد مطالعه از لحاظ هیچیک از صفات معنیدار نبود. همچنین نتایج تأثیر معنیدار فاکتور رقم را بر صفات خلوص شربت، درصد قند ملاس و مقدار ماده خشک نشان داد. در کل <br />میتوان اظهار داشت که آب بکار رفته در محیط پرایم میتواند یکی از علل اصلی برتری تیمارها از نظر عملکرد نهایی باشد.دانشگاه گیلانعلوم و تحقیقات بذر ایران2476-37804320171122Review paper: Seed Deteriorationمقاله مروری: زوال بذر125143251210.22124/jms.2017.2512FAبیتااسکوئیموسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهالسامانشیدائیموسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذرJournal Article20170625Seed deterioration is an undesirable and harmful process in agriculture. This process leads to reduction in seed quality, viability and vigor. Losses in seed quality occur during field, harvesting and storage. Field weathering occurs when the seed exposure to in appropriate conditions. Several factors contribute to the susceptibility for seed deterioration. The most important of them are temperature, relative humidity, seed moisture content and damages caused by microorganisms and insects. Also seeds are very susceptible to mechanical damage after harvest. The rate of deterioration fluctuates from one apecies to another and also among varieties of the same species. It is difficult to maintain seed viability due to changing environmental conditions. However, the seed quality and viability during storage depending on the initial quality of seed and storage manner. Seed deterioration is associated with various cellular, metabolic and chemical variations including lipid peroxidation, membrane disruption, DNA damage, impairment of RNA and protein synthesis. These changes is evident as a reduction in percentage germination, produce week seedlings, loss vigor ultimately seed death.زوال بذر یک فرآیند نامطلوب و مضر در کشاورزی است.این فرآیند منجر به کاهش کیفیت، زندهمانی و بنیه بذر میشود. کاهش کیفیت بذر در مزرعه، برداشت و انبار رخ میدهد. فرسایش مزرعهای زمانی رخ میدهد که بذر مستقیماًدر شرایط نامساعد محیطی قرار گیرد.عوامل متعددی در میزان حساسیت بذرها به زوال بذر دخالت دارند که مهمترین آنهادرجه حرارت، رطوبت نسبی، محتوی رطوبت بذر و خسارت ناشی از ریزسازوارهها و حشرات هستند. همچنین بذرها به خسارتهای مکانیکی پس از برداشت بسیار حساس هستند. میزان خسارت در گونههای مختلف بذر و حتی در داخل یک گونه متفاوت است.در اثر تغییرشرایط محیطی ثابت نگهداشتن زندهمانی بذر در انبار بسیار مشکل است. البته کیفیت و قابلیت زندهمانی بذر طی انبارداری بستگی زیادی به کیفیت اولیه بذر و روش و شیوه انبارداری دارد. زوال بذر با تغییرات متعدد سلولی، متابولیکی و شیمیاییاز جملهپراکسیداسیون لیپید، تخریب غشاء، تخریب DNA، نقص RNAو ساخت پروتئینهمراه است. این تغییرات به صورت کاهش در درصدجوانهزنی تولید گیاهچه ضعیف، کاهش بنیه و نهایتاٌ مرگ بذر مشهود میشود.